عرفان عرفان ، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

عرفان پسر کوچولوی مامان وبابا

بهت افتخار میکنیم پسری...

یکی از قشنگترین اخلاقای آقا پسری اینه که تقریبا با همه بچه های هم سن وسالش تو فامیل وآشنا رابطه خوبی داره..ماشاا.. تعداد هم سن وسالات هم تو خانواده پدری وهم مادری زیاده..البته بعضی دوستات از خودت 3چهارسالی بزرگترن..ولی خوب  آقا عرفان دیگه... تو باشگاه هم با چند تا از بچه ها دوست شدی وگاهی تو خونه اسمشون رومیاری ..در کل ارتباط برقرار کردنت بد نیست.. ولی نمیدونم چرا گاهی اوقات خجالتی میشی واز گفتن چیزایی که بلدی جلوی دیگران طفره میری.یکم واسه مدرسه رفتنت نگرانم...چند ماه دیگه باید پیش دبستان بری واز الان تقریبا مطالب محدوده پیش دبستان رو بلدی..مثلا میتونی تا ده رو بنویسی ..تقریبا 20 تا کلمه رو میخونی..با کتاب هایی که برات گرفتیم هم خوب پی...
23 فروردين 1392

بدون عنوان

سلام امروز پنجشنبه عرفان نوبت دندان پزشکی داشت قبل از عید پانسمان دندان انجام داده بود ، ساعت 11 نوبت داشت حوالی 12 تا 13 عصب کشی دندانش طول  کشید . بعد از مطب عرفان هوس بستنی کرد که تا ساعت 6 غروب مدام از خرید بستنی می گفت که طاقت ما را بسر برد  حتی بخاطر دندانش  ما کلاس ژیمناستیک هم نفرستادیمش . عرفان از زمان بیدار شدن تا خوابیدن فقط شبکه دو را نگاه می کند و حاضر به زدن شبکه دیگر نیست( شبکه دو شبکه کودک است ).   با اینحال عرفان دوستت داریم هر چند ما را اذیت کنی . بابا و مامان ...
22 فروردين 1392

بدون عنوان

سلام  عرفان عزیزمون بعد از ظهر یک روز برفی در تاریخ ١٢/١١/١٣٨٦بدنیا اومد و  شوقي وصف ناپذير در من و مادرش بوجود آورد. با بدنيا آمدن پسرم و به خوش يمنی اون ،بسياري از كارهاي بن بست مون به سرانجام نيك منتهي شد .از خدا بابت این هدیه اش ممنونیم.بعد از ٥سال و٢ماه و٨روز بالاخره تونستیم ایده نوشتن رو عملی کنیم. واسه همینم این وبلاگ رو درست کردیم تادلنوشته ها مون وعکساشو بذاریم به یادگار...تا روزی که خودش بیاد وبخونه ... بابا و مامان ...
20 فروردين 1392